English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4315 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
In regard to the proposed changes I think we need more information. U در مورد تغییرات پیشنهاد شده من فکر می کنم ما به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
logical U گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است
public information U اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
cleans U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
We'll need 10 years at a [the] minimum. U ما کمکمش به ۱۰ سال [برای این کار] نیاز داریم.
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
scalable software U برنامه کاربردی گروهی که میتواند کاربردن بیشتری را روی شبکه بدون نیاز به گسترش نرم افزار جدید جا دهد
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
best fit U 1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
bandwidth U صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
requirement U مورد نیاز
reserve requirements U ذخائر مورد نیاز
floor space occupied U فضای مورد نیاز
lime requirement U اهک مورد نیاز
common goods U کالای مورد نیاز عموم
demand satisfaction U تحویل اماد مورد نیاز
bank capital requirement U سرمایه مورد نیاز بانک
demand paging U صفحه بندی مورد نیاز
requirements U آنچه مورد نیاز است
required supply rate U نواخت مهمات مورد نیاز
combat essential U مورد نیاز حتمی رزمی
materials requirements planning U برنامه ریزی مواد مورد نیاز
supplied U تامین چیزی که مورد نیاز است .
supply U تامین چیزی که مورد نیاز است .
supplying U تامین چیزی که مورد نیاز است .
You are needed . They need you . U وجود شما مورد نیاز است
discarding U خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
discard U خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
discarded U خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
discards U خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
equipment U وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت
end item U وسیله عمده دستگاه کامل کالای مورد نیاز
thinners U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thins U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
overlay U و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است
thin U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thinned U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
overlaying U و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است
overlays U و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است
thinnest U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
processes U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
extracts U دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
extract U دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
store U ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
extracted U دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
storing U ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
extracting U دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
monofuel U سوختی که بتنهایی و بدون نیاز به هوا یا اکسیدکننده دیگر مورد استفاده قرارمیگیرد
master U رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
mastered U رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
masters U رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
condition U 1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
logic seeking U چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
hard hyphen U خط کجی که به هنگام هجی کردن مورد نیاز بوده وهمیشه چاپ می گردد
to gather information [about; on] U جمع آوری کردن اطلاعات [در مورد]
just in time U روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
MIDI setup map U فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد
association for system management U یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
Please send me information on ... U خواهش میکنم اطلاعات را برایم در مورد ... ارسال کنید.
hit on the fly printer U چاپگری که در ان کاغذ و یامکانیزم چاپ در حالت ثابتی هستند به نحوی که شروع وتوقفی مورد نیاز نمیباشد
null cycle U زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
asm U Yystems for Associationیک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کندanagement
status U خط ی در بالا یا پایین صفحه که اطلاعات در مورد کار جاری میدهد روی
inherent addressing U دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
card U تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
cards U تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
subschema U زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای
running spare U قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
random processing U پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
resource U یکی از دو انشعاب فایل . شاخه منبع حاوی منابع مورد نیاز فایل است
extract U حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
extracted U حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
extracting U حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
extracts U حذف داده مورد نیاز یااطلاع از پایگاه داده ها
codasyl U مشاوره در مورد زبانهای سیستمهای اطلاعات Language DataSystems On Conferenceکنفرانس سیستم زبان داده ها
machined U کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine U کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machines U کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
mismatch U ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
logogriph U نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
demand U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demands U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
they rejected his proposition U پیشنهاد وی را رد کگردن پیشنهاد اورا نپذیرفتند
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
LUT U مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
allotment advice U پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
We are short of space here . U اینجا جا کم داریم
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
here is bread in plenty U نان فراوان داریم
we are in the same way U ما هم همان حال را داریم
we have a seedless type too U یک رقم بی هسته هم داریم
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
what is the score U هر کدام چند بازی داریم
We have a wedding ceremony comin off. U جشن عروسی در پیش داریم
We are expecting guests for dinner . U برای شام مهمان داریم
we make it a rule to U قانون ما اینست که ...قانونی داریم که .....
We have a long journey before us . U مسافرت طولانی در پیش داریم
We have plenty of time . U خیلی وقت هست ( داریم )
offer U پیشنهاد کردن پیشنهاد
offered U پیشنهاد کردن پیشنهاد
offers U پیشنهاد کردن پیشنهاد
We have two books extra. U دوتا کتاب اضافه ( زیادی) داریم
we regret the error U از اشتباهی که شده است تاسف داریم
we abhor a traitor U از شخص خائن تنفر و بیم داریم
There is no hurry , there is plenty of time . U عجله نکنید وقت زیاد داریم
on second thoughts U پس ازتامل بیشتری
on second thought [American E] U پس ازتامل بیشتری
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service U سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attribute U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributes U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
rather U با میل بیشتری ترجیحا
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
You name it , weve got it. U از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال را داریم ( همه چیز )
outsmarts U زرنگی بیشتری بکار بردن
outsmarting U زرنگی بیشتری بکار بردن
outsmarted U زرنگی بیشتری بکار بردن
outsmart U زرنگی بیشتری بکار بردن
to lead on U وادار به اقدامات بیشتری کردن
outbrave U شجاعت بیشتری ازدیگران نشان دادن
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
Carry the one [two] . U یک [دو] در ذهن داریم. [ریاضی] [در جمع یا ضرب دوعدد که حاصلشان دو رقمی باشد]
A further increase is considered unlikely [regarded as unlikely] . U افزایش بیشتری بعید در نظر گرفته می شود.
seller's option to duble U از مقدار مبیع کم یا ثمن بیشتری مطالبه کند
You wI'll fail unless you work harder . U موفق نخواهی شد مگه اینکه تلاش بیشتری بکنی
They live abroad for the greater part of the year. U آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند.
imparisyllabic U دردستوریونانی اسمی که حالت اضافه هجاهای بیشتری داردتادرحالت فاعلیت
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
turbofan U موتوری با میزان سوخت معین که تراست بیشتری نسبت توربوجت ایجاد میکند
nonmonetarists U ان دسته از اقتصاددانانی هستندکه برای سیاستهای مالی کارائی بیشتری قائل هستند
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
We have problems of our own. U ما مشکلات خودمان را داریم. [وقت نداریم به مشکلات شما برسیم]
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
we are want of money U ما نیازمند پول هستیم به پول احتیاج داریم
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
overrun U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
thrashing U وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند
overrunning U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overruns U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
transaction code U کد تغییرات
oscilliations U تغییرات
variation U تغییرات
variations U تغییرات
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
turboprop U توربین گاز که دران توان بیشتری از توربین برای چرخاندن شفت ملخ نسبت به توربوفن گرفته میشود
deflection shift U تغییرات انحراف
incrementally U تغییرات پلهای
ranged U دامه تغییرات
flux and reflux U تغییرات زمانه
flux U تغییرات پی در پی جریان
rate of changes U نرخ تغییرات
ranged U دامنه تغییرات
taste changes U تغییرات سلیقه
f. and reflux U تغییرات روزگار
qualitative changes U تغییرات کیفی
transaction file U فایل تغییرات
seasonal variations U تغییرات فصلی
tolerance U دامنه تغییرات
depth varies U عمق تغییرات
tolerances U دامنه تغییرات
isothermal change U تغییرات هم دما
lateral shifts U تغییرات جانبی
social changes U تغییرات اجتماعی
range U دامه تغییرات
range U دامنه تغییرات
ranges U دامه تغییرات
ranges U دامنه تغییرات
quantitative changes U تغییرات کمی
calculation variation U انالیز تغییرات
technological changes U تغییرات فنی
output variability U تغییرات تولید
calculus of variations U حساب تغییرات
physical change U تغییرات فیزیکی
chance variations U تغییرات تصادفی
adiabetic changes U تغییرات ادیابتیک
coefficient of variation U ضریب تغییرات
lateral shifts U تغییرات عرضی
innovate U تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovated U تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovating U تغییرات واصلاحاتی دادن در
Recent search history Forum search
2New Format
1tink and grow rich
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
1strong
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
2مهرآسا
1ICR
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com